مريممريم، تا این لحظه: 13 سال و 6 ماه و 15 روز سن داره

شکوفه های قره بلاغ

چه زيباست اين حكايت!

1392/9/18 9:04
575 بازدید
اشتراک گذاری

چمدونشو بسته بوديم

با خانه سالمندان هم هماهنگ شده بود

یه ساک داشت، با یه قرآن کوچک ومفاتیح

کمی نان روغنی، آبنات قیچی و کشمش

چیزهایی شیرین، برای شروع آشنایی

گفت: مادر جون، من که چیز زیادی نمیخورم

یک گوشه هم که نشستم

نمیشه بمونم، دلم واسه نوه هام تنگ میشه !

گفتم: مادر من، دیر میشه، چادرتون هم آماده س، منتظرند

گفت: کیا منتظرند؟ اونا که اصلا" منو نمیشناسن!

و ادامه داد: آخه اونجا مادرجون، آدم دق میکنه ها،

من که اینجا به کسی کاری ندارم

اصلا"، اووووم، دیگه حرف نمی زنم. خوبه ؟

حالا میشه بمونم ؟

گفتم: آخه مادر من، شما داری «آلـزایمر» میگیری

همه چیزو فراموش می کنی

گفت: مادر جون، این چیزی که اسمش سخته رو من گرفتم، قبول تو چی ؟

تو چرا همه چی رو فراموش کردی دخترم؟!

خجالت کشیدم، حقیقت داشت، همه کودکی و جوانی ام و تمام عشق و مهری را که نثارم کرده بودو،

فراموش کرده بودم .

اون بخشی از هویت و ریشه و هستی ام بود،

و راست می گفت، من همه را فراموش کرده ام .

تلفن زدم به خانه سالمندان، که نمی ریم

توان نگاه کردن به خنده نشسته برلب های چروکیده و نگاه مهربونشو نداشتم،

ساکشو باز کردم قرآن و نان روغنی و ... همه چیزهای شیرین،

دوباره در خونه بودند آبنات قیچی را برداشت

گفت: بخور مادر جون،

خسته شدی هی بستی و باز کردی دست های چروکیدشو بوسیدم

و گفتم: مادر جون، ببخش، حلالم کن،

فراموش کن اشکشو با گوشه روسریش پاک کرد

و گفت: چی رو ببخشم مادر، من که چیزی یادم نمی یاد یعـنی شاید فراموش میکنم !

گفتی چی گرفتم ؟ آل چی ...

جل الخالق، چه اسمهایی می زارن این دکترا، رو دردای مردم . . .

طاقت نگاه بزرگوار و اشک های نجیب و موی سپیدشو نداشتم

در حالیکه با دستای لرزونش، موهای دخترمو شونه میکرد زیر لب میگفت:

من كه ندارم، ولي گاهي،چه نعمتيه اين" آلزايمر"!!. 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (2)

مامان ارمیا و ایلمان
18 آذر 92 9:14
سلام اینو بخونید: البته من ننوشتما یکی برام فرستاده ممکنه مسخره به نظر بیاد ولی واقعا اتفاق میافته!می خوای صورت کسی رو که واقعا دوست داره ببینی؟اینو به 10 نفر بفرست بعد برو به ادرس http://amour-en-portrait.ca.cx/(این یه بازی فرانسویه)صورت کسی که دوست داره ظاهر میشه خطر سوپریز شدن!(تقریبا 90%شبیه)من خواستم این بازیو دور بزنم مستقیما رفتم به اون ادرس گفت اینطوری نمیشه باید به10نفر بفرستیش نمیدونم چه طوری فهمید....
مهر
18 آذر 92 10:39
آسياب به نوبت